- عرق ریزان (عَ رَ)
خوی ریزان. در حال عرق ریختن. در حال خوی ریختن. (یادداشت مرحوم دهخدا)
معنی عرق ریزان - جستجوی لغت در جدول جو
- عرق ریزان
التّعرّق
- عرق ریزان
Sweaty
- عرق ریزان
en sueur
- عرق ریزان
ঘামানো
- عرق ریزان
پسینے میں تر
- عرق ریزان
ya jasho
- عرق ریزان
เหงื่อออก
- عرق ریزان
bezweet
- عرق ریزان
verschwitzt
- عرق ریزان
потний
- عرق ریزان
spocony
- عرق ریزان
suado
- عرق ریزان
sudoroso
- عرق ریزان
sudato
- عرق ریزان
पसीने से तर
- عرق ریزان
потный
- عرق ریزان
berkeringat
- عرق ریزان
땀에 젖은
- عرق ریزان
מזיע
- عرق ریزان
出汗的
- عرق ریزان
汗だくの
- عرق ریزان
ter içinde
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خزان، فصل پاییز که برگ درختان می ریزد، برای مثال شرط است که وقت برگ ریزان / خونابه شود ز برگ، ریزان (نظامی۳ - ۵۱۴)
